از باغ ایرانی تا مینیاتور و قالی بافی
فائزه ابدی
محقق و پژوهشگر
توماس هربرت انگلیسی در سال 1627 میلادی به تاج آباد قزوین سفری داشت که باغ محل اقامتش را اینگونه توصیف می کند:
“… به دلیل وجود قنات این باغ غرق در انواع رزها، گل ها و درختانی بود که سایه ایجاد می کردند. هم چنین درختان انار، هلو، زردآلو، سیب، گلابی،آلبالو و فندق نیز در باغ موجود بود. ازین جهت این فضا همچون بهشتی روی زمین در دشتی از ماسه و نمک به نظر می رسید… “
(به نقل از گزارش یونسکو از باغ های ایرانی، صفحه331).
کلمه پردیس، فردوس و معادل انگلیسی آن paradise را بسیاری معادل هم و از یک ریشه می دانند که به باغ های سربز و خنک اشاره دارد. در قرآن فردوس طبقه ای از بهشت ذکر شده است و از آنجایی که باغ های قدیم ایرانی به واسطه اقلیم خشک و بیابانی منطقه همچون بهشتی در کویر بودند آنها را پردیس نیز می نامند که ترجمه فارسی کلمه paradise و فردوس به معنای بهشت است. باغ های ایرانی عموما معیارهای مشخصی برای ساخت و ساز داشتند که معمار و طراح بنا با توجه به سلیقه و موقعیت سایت، و هم چنین تاثیر معماری ادوار مختلف تاریخ، آن را کم و بیش تغییر می داد اما وجود یک استخر یا حوض بزرگ روبروی امارت اصلی که معمولا در مرکز یا یک سوم انتهایی قرار دارد، محصور بودن باغ و وجود دیوارهای نسبتا بلند (چرا که این باغ ها عموما شخصی بودند و کاربری پارک های امروزی را نداشتند) و وجود مسیر پیوسته آب در پیرامون باغ، که عمدتا این مسیرها به استخر مرکزی منتهی می شوند، و فضایی انبوه از گیاهان مثمر و بوته های گل (خصوصا گل رز) در بین این مسیرها که بصورت باغچه های چهارگوش می باشد از شاخصه های طراحی این سبک باغ سازی است. سبک باغ سازی ایرانی از لحاظ اصول طراحی، معماری و سیستم هدایت آب در کل مسیر به نوعی شاهکار معماری و تاثیرگذار بر طراحی بناها و کاخ های بسیاری در ادوار پس از اسلام نیز بوده است که الحمرا در اسپانیا و تاج محل در هند از معروف ترین مثال های آن است.
علاقه و کشش ایرانیان به هنر از دیرباز شناخته شده است و هنرمندان مطرحی از این مرز و بوم برخواسته اند که آوازه جهانی دارند و هنر ایرانی جز مطرح ترین و تاثیرگذارترین سبک های هنری است. از آنجا که یکی از منابع الهام بخش هنرمند طبیعت و محیط پیرامون است جای تعجب نیست که در نقش های قالیبافی و مینیاتور ایرانی نقش عناصر طبیعت را بسیار دیده ایم. یکی از طرح های رایج و محبوب قالی ایرانی استفاده از لچک و ترنج می باشد که در فواصل بین آنها نقش گل و گاها پرندگان نیز به چشم می خورد که این طرح هم به عقیده بسیاری برگرفته از طراحی باغ ایرانی است که قالیباف با ذوق و سلیقه خود طرحی خیالی از باغ را بر دار قالی می بافد که ترنج همان امارت یا حوض اصلی وسط باغ است و لچک ها نیز باغچه های اطراف آن که با گل و بوته پر شده اند و حتی طرح قاب مانند پیرامون قالی نشان دهنده محصور بودن این باغ ها می باشد. نقش گل رز را نیز بسیار در قالیبافی ها دیده ایم که این گل در باغ سازی ایرانی نیز بسیار محبوب و پرکاربرد بوده است.
در بسیاری از مینیاتورهای ایرانی نیز این تصویر از باغ را شاهد هستیم. تصویری از یک باغ سرسبز با دیوارهای بلند و حوض آبی در مرکز که افراد در پیرامون آن به تفریح و زندگی و هم صحبتی مشغولند. حتی سرو نیز که در ادبیات و نقاشی بسیار پر کاربرد است از گیاهان اصلی باغسازی ایرانی می باشد. وجود پرندگانی نظیر اردک و مرغابی در حوض نیز به همین ترتیب. اینجاست که تاثیر محیط بر فرد خود را نمایان می کند. معماری منحصر به فرد ایرانی و تاثیر آن بر روح و ذهن هنرمند به خلق چنین شاهکارهایی کمک نموده است. طراحی محوطه هایی زیبا و آغشته با طبیعت را باید الهام بخش هنرمندانی بدانیم که نقوش قالی را می بافند و مینیاتور را بر بوم رقم می زنند. و از سوی دیگر هم شاید بیشتر باید نگران فضاهایی باشیم که امروزه در آن زندگی می کنیم. تاثیر محیط بر فرد انکار ناپذیر است.