نجف دریابندری؛مترجمی که درس نگرفت اما درسهای زیادی را به همگان داد.
نجف دریابندری ، زادهٔ ۱ شهریور ۱۳۰۸ در آبادان مترجم و نویسندهٔ معاصر ایرانی بود.
او در سال سوم “دوره متوسطه دوم” دبیرستان تحصیل را رها کرد و به دنبال کار رفت.
همزمان با چاپ ترجمهٔ کتاب معروف وداع با اسلحه، نوشتهٔ ارنست همینگوی در سال ۱۳۳۳، به دلیل فعالیتهای سیاسی در آبادان به زندان افتاد و بعد از یک سال به زندان تهران منتقل شد و برای ۴سال در زندان ماند.
در نهایت به عنوان “سردبیر” “انتشارات فرانکلین” مشغول به کار شد.
نجف دریابندری بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اتهام عضویت در حزب توده به زندان افتاد و به روایتی تا پای اعدام رفت اما در نهایت به حبس محکوم شد. هر چند رابطه او با حزب توده پایدار نماند و زندانی شدنش بیش از آن که تاثیر سیاسی داشته باشد، آینده کاری و ادبی او را رقم زد.
دریابندری، انگلیسی را در سینما یاد گرفته است(او مترجم زبده ایست که آثار نویسندگان بزرگ خارجی را ترجمه کرده است)یعنی در آن سالها که آبادان سینماهایی داشته که فیلم ها را به زبان اصلی نشان می داده اند، دریابندری از طریق تماشای این فیلمها توانسته زبان انگلیسی یاد بگیرد. بعدتر که به استخدام شرکت نفت درآمده و به اداره انتشارات منتقل شده، نوشتن جدی را با نقدهای سینمایی آغاز کرده و همزمان ترجمه را هم با داستانهای ویلیام فاکنر شروع کرده است.
نظر بزرگان درباره بزرگان:
دریابندری مرد خودساخته ای است. او درس خواندۀ دانشگاه نیست. هر آنچه آموخته از زندگی و تجربه های خود آموخته است.
محمد علی موحد در مجلس بزرگداشت او به نکتۀ درستی اشاره کرد که: “نجف آدمی است خود آموخته، خود استاد خود بوده، خود کشته و خود درویده.”
معصومی همدانی هم در همان مجلس از خود ساختگی دریابندری سخن به میان آورد و نتیجه گرفت که کار او اصالتی دارد که تقلید ناپذیر است. “آدمی که پشت ِ کارش زندگی اش باشد کیفیتی در کارش هست که در کار آدم کتابی ِ مدرسی دانشگاهی نیست.”
انگلیسی را نزد خود آموخت ولی از بنام ترین مترجمان ایران شد؛ دانشگاه نرفت اما بهترین نقدها را نوشت؛ به شیوۀ کلاسیک درس نخواند اما در مقدمه هایی که بر آثار خود نوشت بهترین معرفی ها را از نویسندگان معروف ارائه داد.