گفتگو با «علی عاملهاشمی»
8 ساعت قبل | 08:12
گفتگو با «علی عاملهاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان»
علی عامل هاشمی، بازیگر، کارگردان و نویسنده تئاتر، سینما و تلویزیون در سبزوار متولد شد و دیپلم هنرستان در رشته سینما را در مشهد گرفت. او در ادامه فوق دیپلم نویسندگی را از مؤسسه آموزش عالی فردوس مشهد و لیسانس بازیگری را از دانشگاه اراک گرفت. در سال ۷۹ به تهران کوچ کرد.
دلیل این کوچ، یکی نزدیک بودن دانشگاهش به تهران بود و دیگری اینکه برادرانش از چند سال قبلتر برای تئاتر به پایتخت مهاجرت کرده بودند و او نیز تصمیم گرفت فعالیت حرفهای اش در تئاتر را با تهران شروع کند.
علی عامل هاشمی برای اجرای تئاتر «دوجان» به شهر خودش مشهد بازگشته است و این نمایش را به صورت مشترک (در مقام نویسنده، کارگردان و بازیگر) با محمد نوروزی فرسنگی این شبها به روی صحنه سالن استاد نوری در حوزه هنری خراسان رضوی میبرد. با این هنرمند مشهدی دمی به گفتگو نشستیم که حاصل آن پیش روی شماست.
با تئاتر «دوجان» برای اولین بار است که در مشهد به صورت حرفهای روی صحنه میروید. چه شد که این تئاتر را انتخاب کردید؟
«دوجان» نمایشی است که در تهران تمرین کردیم. قرار اصلی ما برای اجرای عموم در کشور تاجیکستان بود و به این نتیجه رسیدیم که در جشنواره فجر امسال هم اگر پذیرفته شود، آن را شرکت بدهیم. قبل از این اتفاقات، یک اجرای عموم هم در تهران خواهیم داشت؛ اما از آنجا که نوبت اجرای تهران دیرتر است، تصمیم گرفتیم در این فاصله به مشهد بیاییم و اولین اجرا را در شهری که در آن بزرگ شدم، روی صحنه ببرم. این اولین بار است که من در مشهد تئاتر حرفهای کار میکنم.
نمایش را برای اجرا در جشنواره مشخصی در تاجیکستان آماده کرده بودید؟
نه، سفارشی از تاجیکستان رسیده بود مبنی بر اینکه نمایشهای ایرانی برای اجرا میخواهند. ما متنی را نوشتیم و طرحی را ارائه دادیم. طرح در دست بررسی است و اجرای تاجیکستان برای بعد از سال جدید خواهد بود. ما گفتیم قبلش این نمایش را به جشنواره فجر و اجرای مشهد ببریم.
عنوان نمایش به چه چیزی اشاره دارد؟
«دوجان» در زبان فارسی قدیم به زن باردار گفته میشده است. مثلا میگفته اند: همسرم دوجان شده است؛ یعنی دو جان در او وجود دارد: جان خودش و جان بچه. این اصطلاح از به دنیا آمدن و خلقت میآید و نمایش ما نیز مرتبط با خلقت و خلق کردن است.
چطور به این ایده رسیدید؟
من و دکتر محمد نوروزی فرسنگی مدتی بود بر روی فلسفه و عرفان تحقیق میکردیم و مشغول نوشتن مقالهای درباره ماهیت وجودی و نوع خلقت آدم بودیم. اغلب در این باره با هم گفتگو میکردیم. در یکی از این مطالعات به نظریهای رسیدیم که خلقت را فقط خلق انسان نمیدانست و میگفت خلق آثار هنری هم نوعی خلقت است. مثلا کسی که تئاتر خلق میکند یا شعری میگوید، مانند این است که موجودی را خلق کرده است. ما این خلقت را به این ماجرا بسط دادیم و قصه شکل گرفت.
چرا تعداد اجراهای کمی را برای مشهد در نظر گرفتید؟
شرایط این طور پیش رفت. قرار بود از ۱۷ آبان اجرا برویم؛ ولی هم به دلیل برگزاری جشنواره تئاتر استانی و هم به دلیل ایام فاطمیه، اجرای ما عقبتر افتاد. به احتمال خیلی زیاد، تمدید میکنیم و اجرا را ادامه میدهیم. تلاشم این است که هرچه بیشتر و هرچند روز که توانش باشد و مجوزش را هم داشته باشیم، در مشهد اجرا کنیم.
تئاتر مشهد را دنبال میکنید؟
هربار که مشهد هستم، تئاتر میبینم. تئاتردیدن را خیلی دوست دارم. اگر بخواهم خودم را در چیزی حرفهای بدانم، در همین است؛ یعنی من یک تماشاگر حرفهای تئاتر هستم. اصولا خیلی تئاتر میبینم.
فضای امروز تئاتر شهر را چطور میبینید؟
تئاتر مشهد از نظر پتانسیل نیروی انسانی به شدت غنی است. هنرمندان تئاتر این شهر خیلی زیاد تلاش میکنند؛ ولی خب واقعا امکاناتشان زیاد و بهینه نیست. چه از نظر تعداد سالن و چه از نظر حمایتهای سازمانها یا کمک هزینههایی که باید به گروههای تئاتری تعلق بگیرند. تئاتر اصولا هنر مهجوری است و کسی در آن سرمایه گذاری نمیکند؛ از سوی دولت هم کمک زیادی نمیشود. بودجه تئاتر آن قدر نیست که به همه تئاترها کمک هزینه تعلق بگیرد.
در میان مخاطبان چطور؟ فکر میکنید تئاتر مشهد به حدی از شناخت رسیده که تقاضا برای آن وجود داشته باشد و این تقاضا بتواند چرخه اقتصادی اش را بچرخاند؟
من اولین بار است که در مشهد اجرا دارم و خیلی نمیتوانم دقیق بگویم؛ ولی اینکه تئاتر چقدر در سبد فرهنگی مردم قرار دارد، بستگی به سیاست گذاریها دارد. اینکه چقدر این عنصر فرهنگی برای مسئولان اهمیت دارد که بخواهد ادامه دار باشد و در سبد فرهنگی خانوار جا بگیرد. تئاتر بزرگترین عنصر فرهنگ ساز یک کشور است؛ شکی در این نیست. مردم، سینما و رستوران میروند، تئاتر هم میتواند گل سرسبد تفریحات خانوادگی باشد؛ چون عنصر فرهنگ سازی قویای دارد، ولی اینکه چقدر میتواند در ایفای نقش خود مؤثر باشد، به سیاست گذاریها برمی گردد. مثلا چقدر بیلبورد شهری در اختیارشان قرار میگیرد؟ چقدر در رسانهها تبلیغ میشوند؟
چرا یک تئاتر نمیتواند مانند فیلمهای سینمایی تیزر تلویزیونی داشته باشد؟ حتی یک رسانه محلی، مانند صداوسیمای استانی میتواند به تئاتر خراسان تیزر بدهد. تئاتر نیز به نوعی تولید ملی است. قراردادهایی که ما با افراد حقیقی یا حقوقی میبندیم، در قالب خرید خدمات هنری یا فروش خدمات هنری است. ما تولیدکننده فرهنگ هستیم. ما هم تولید ملی میکنیم، پس چرا حمایت نمیشویم؟ شبیه به یک صنعتگر، ما هم کارخانه تولید فرهنگ هستیم و باید حمایت شویم؛ چون چیزی که تولید میکنیم، سرمایه ملی است.
این اواخر بیشتر شاهد اجرای تئاترهای پایتخت در مشهد بوده ایم. نظرتان درباره این اجراها که اغلب دو سه شب هم بیشتر اجرا ندارند، چیست؟
من به شدت با این قضیه مشکل دارم. قبلا هم برای اجراهای این مدلی به مشهد دعوت شده بودم؛ ولی قرار نیست ما در این نمایش فقط دو سه شب اجرا برویم و برگردیم. مشهد به عنوان دومین شهر بزرگ ایران قابلیت این را دارد که چند شب اجرا در آن داشته باشیم. چرا باید یک گروه که توسط یک اسپانسر و تهیه کننده حمایت میشود، از تهران بیاید دو شب در مشهد اجرا کند و به اندازه کل پول اجرای تهران بگیرد و برود؟ من فکر میکنم تئاتری هم اگر از تهران میآید، باید اینجا اجرای طولانی داشته باشد تا مخاطب عموم بتواند آن را ببیند. این، هم برای مخاطب مشهد خوب است، چون میتواند تئاترهای متنوع را ببیند و هم برای آن گروه تئاتری که اینجا اجرا کرده اند درآمد خوبی دارد.
عدهای میگویند این تئاترها که اغلب از سلبریتیها بهره میبرند، باعث میشوند تئاتر مشهد دیده نشود. نظر شما چیست؟
نه، این طور نیست. وقتی رقابت وجود داشته باشد، گروههای تئاتر مشهد هم ارتقا پیدا میکنند و بهتر میشوند. این رقابت خیلی خوب است. اینکه بگوییم آنها نیایند که ما بیشتر دیده شویم، درست نیست. اگر تعداد سالنها زیاد باشد، همه میتوانند اجرا داشته باشند. بیست تئاتر از مشهد روی صحنه میرود، یکی هم از تهران در کنارشان اجرا داشته باشد. این، رقابت ایجاد میکند.
شما چنین مشکلی نداشتید؟ سالن استاد نوری برای اجرای نمایش «دوجان»، انتخاب خودتان بود؟
نمایش من براساس یک سالن بلک باکس بود و باید در یک سالن بلک باکس اجرا میرفتم. بهترین سالن بلک باکسی که وقت خالی داشت، همان سالن استاد نوری در حوزه هنری بود.
نظرتان راجع به اجراهای کم بازیگر چیست؟
این هم نوعی تئاتر است و در میزان تمرین، وقت و هزینه فرقی نمیکند. تعداد بازیگر خیلی مطرح نیست که بگوییم اگر یک نمایش کم بازیگر باشد، نمایش ساده تری است. بسته به موضوع و نیاز یک قصه است که تعداد بازیگر تعیین میشود.
فکر میکنید برای مخاطب هم فرقی نداشته باشد؟ یعنی تعداد کم بازیگر شانس تئاتر را برای انتخاب از سوی تماشاگر کمتر نمیکند؟
فکر نمیکنم این طور باشد؛ مگر در نمایشهای کمدی اسلپ استیک یا کمدی بزن و بکوب که همه جا اجرا میروند و معمولا اگر پربازیگرتر باشند، بامزهتر است. به این نوع تئاتر، تئاتر آزاد میگویند. معمولا اگر تئاتر آزاد، کم بازیگر باشد، مخاطب آن را نمیفهمد. اصولا این نوع تئاتر به تئاتر پرمخاطب معروف است.
کدام یک از حوزههای بازیگری، کارگردانی و نویسندگی برایتان جدیتر است؟
خیلی درهم تنیده هستند. من اصولا بازیگر هستم. نمایش نامههایی هم که مینویسم، ایدههایی هستند که همیشه فکر میکردم کسی به آنها فکر نکرده است و ترجیح دادم خودم آنها را بنویسم و کارگردانی کنم؛ وگرنه علاقه اصلی ام بازیگری است.
در حوزه تصویر و تئاتر چطور؟ ترجیحتان کدام است؟
من عاشق تئاترم. اصولا تئاتری هستم؛ ولی تئاتر خیلی مهجور است و ارتزاق از تئاتر به تنهایی سخت است. سینما، تلویزیون و پلتفرمها فراگیرترند و مردم با آن بیشتر آشنا هستند و درآمد بیشتری دارد؛ وگرنه تئاتر برای من خیلی دوست داشتنیتر است.
شما پروژهای را نیز در سبزوار در دست دارید. درباره آن توضیح میدهید؟
یک سریال داستانی به نام «سبزوار» است که از سوی صدا و سیما در مراحل پیش تولید قرار دارد. جزئیات بیشتری از آن نمیتوانم بگویم.
به نظرتان موضوعات هویتی خراسان چقدر برای ارائه در هنرهای نمایشی جای کار دارند؟
خراسان، فرهنگی بسیار غنی دارد؛ حتی یک آدم عادی که در عرصه هنر فعالیت ندارد هم این را میداند. راجع به هر شخصیت یا اتفاق فرهنگی مربوط به این سرزمین میتوان صحبت کرد؛ حتی بسیاری از جریانات هنری در خراسان اتفاق افتاده است که میتوان روی هرکدام از آنها مانور داد.
این باز هم بستگی به سیاست گذاران دارد که دوست داشته باشند راجع به چه چیزهایی فیلم یا تئاتر تولید شود. مثلا اگر بخواهیم فیلمی راجع به فردوسی بسازیم، کسی از آن حمایت میکند؟ آیا سیاست گذار فرهنگی علاقهای دارد درباره این موضوعات، محتوای نمایشی تولید شود؟ واقعیت این است که ما به موضوعات کمی در این زمینه محدود شده ایم.