سیاست زدگی زیباسازی شهری!
محسن سراجی | مدیرخلاقیت و آینده پژوه
زیباسازی شهری به عنوان یکی از مهمترین ارکان توسعه شهری، نیازمند رویکردی جامع و تخصصی است که متأسفانه در بسیاری از شهرهای ما به سیاستزدگی و تصمیمگیریهای نامناسب دچار شده است. مدیران شهری به جای استفاده از دانش و تجربه کارشناسان حوزه های تخصصی ، اغلب تصمیماتی را اتخاذ میکنند که بیشتر به نمایش و تبلیغات شباهت دارد تا بهبود واقعی فضاهای شهری.
یکی از اصلیترین نقدهایی که میتوان به عملکرد مدیران شهری وارد کرد، صرف بودجههای کلان بدون داشتن برنامهای مدون و کارشناسی است. در بسیاری از موارد، پروژههای زیباسازی شهری بدون بررسیهای دقیق اقتصادی و فرهنگی اجرا میشوند و نتیجه آنها تنها هدررفت منابع مالی و نارضایتی شهروندان است. در حالی که با استفاده صحیح از این منابع میتوان پروژههایی پایدار و با ارزش افزوده بالا ایجاد کرد.
یکی از مشکلات عمده دیگر، عدم بهرهگیری از دانش و تجربه کارشناسان در طراحی و اجرای پروژههاست. مدیران شهری به جای اعتماد به متخصصان، غالباً به الگوبرداری از طرحها و مدلهای سنتی و غیرمنطبق با نیازهای معاصر روی میآورند. این موضوع باعث میشود که پروژهها نه تنها نیازهای شهروندان را برآورده نکند، بلکه به معضلاتی جدید در حوزه شهری منجر شود.
عدم وجود یک طرح جامع زیباسازی شهری یکی دیگر از چالشهای بزرگ در این حوزه است. چنین طرحی میتواند به عنوان نقشهای راهبردی برای تمامی فعالیتهای زیباسازی شهری عمل کند و از هدررفت منابع و زمان جلوگیری کند. با تدوین و اجرای یک طرح جامع، میتوان به هماهنگی و انسجام در اجرای پروژهها دست یافت و بهبود واقعی در زیبایی و کارآمدی فضای شهری ایجاد کرد.
در نهایت، زیباسازی شهر باید از یک فعالیت نمایشی و تبلیغاتی به فرآیندی کارشناسی و هدفمند تبدیل شود که با مشارکت شهروندان و استفاده از نظرات متخصصان همراه باشد. تنها با این رویکرد است که میتوان به شهرهایی زیبا، کارآمد و پایدار دست یافت.
از دیگر معضلاتی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، وجود آلودگیهای بصری متعدد در سطح شهر است. این آلودگیها که شامل تابلوهای تبلیغاتی بیرویه، نماهای نامناسب ساختمانها و نبود هماهنگی در طراحی عناصر شهری است، نه تنها به زیبایی شهر آسیب میزند، بلکه آرامش روانی شهروندان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.