زیباسازی شهری در مشهد؛ میان سیاستزدگی و خلا نهادی

محسن سراجی – مدیر خلاقیت و آینده پژوه
در ادبیات معاصر مدیریت شهری، مفهوم حکمرانی شهری به معنای مدیریت هماهنگ، پاسخگو و مشارکتی کلیه وجوه حیات شهر تعریف میشود؛ از جمله مهمترین اجزای آن، سیاستگذاری و مدیریت منظر شهری، زیباسازی و طراحی فضاهای عمومی است. در این میان، شهرهای زیارتی و فرهنگی نظیر مشهد به واسطه جایگاه خاص اجتماعی و هویتی، بیش از دیگر کلانشهرها نیازمند یک سازمان تخصصی و متمرکز در حوزه زیباسازی و ساماندهی منظر شهری هستند.
در حال حاضر، عدم وجود سازمان زیباسازی در شهرداری مشهد موجب شده تا امور مرتبط با سیما و منظر شهری در حوزههای گوناگون و پراکندهای چون معاونت خدمات شهری، اداره سیما و منظر شهری، سازمان فرهنگی اجتماعی و سازمان پارکها و فضاهای سبز توزیع شود. این وضعیت نهتنها به ضعف در انسجام بصری منجر شده، بلکه بهرهبرداری مطلوب از ظرفیتهای صنایع خلاق هنری را نیز محدود کرده است. در حالیکه در سیاستهای نوین حکمرانی شهری، صنایع خلاق به عنوان یکی از ارکان اقتصاد شهری و ابزاری مؤثر برای بازآفرینی فضاهای شهری و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان شناخته میشوند.



از سوی دیگر، کلانشهری مانند مشهد با بودجهای بالغ بر دهها هزار میلیارد تومان در سال، نیازمند نهادهای کارآمد و تخصصی برای هدایت بهینه منابع مالی در حوزه توسعه محیطی و ارتقاء فضاهای شهری است. در غیاب سازمانی مستقل و برنامهمحور، بخش مهمی از این بودجه در پروژههای زیباسازی غیرهمراستا و مقطعی صرف میشود که اغلب فاقد پشتوانه مطالعاتی و پیوست فرهنگی و اجتماعی است.
تأسیس سازمان زیباسازی شهرداری مشهد، نهتنها میتواند با تمرکز وظایف و منابع، ساختار حکمرانی شهری را در حوزه سیما و منظر ارتقا دهد، بلکه بهعنوان نهاد سیاستگذار، ناظر و بهرهبردار صنایع خلاق هنری، زمینه را برای مشارکت هنرمندان، معماران، طراحان و گروههای مردمی در تولید محتوای بصری و محیطی شهر فراهم میکند. این سازمان میتواند با تدوین سند راهبردی سیما و منظر شهر، تعیین استانداردهای مبلمان، نورپردازی، تبلیغات محیطی و مدیریت هنرهای شهری، سیمای مشهد را به مثابه برند فرهنگی-زیارتی در سطح ملی و فراملی تثبیت نماید.