به گزارش هنرمشهد به نقل از ایسنا، دکتر محمود فتوحی در نشست علمي و فرهنگي «هنر ضرورتي انكارناپذير» كه در تالار رجايي دانشكده ادبیات دانشگاه فردوسي برگزار شد، با طرح این سوال که «آیا هنر یک خیر اخلاقی است و برای جامعه مفید است یا زیانبخش» گفت: باید دید هنر چه ضرورتی دارد و نسبت علم با آن چیست؛ در تاریخ مخالفان سرسختی نسبت به هنر وجود داشتند.
وی ادامه داد: با نگاهی به همه دیدگاهها متوجه میشویم غالب کسانی که چنین دیدگاههایی را مطرح میکنند، نگاهی الهیاتی به هنر دارند؛ ریشه همه این نظرگاهها ریشهای مانوی افلاطونی است به این ترتیب که در تلقی این افراد روح و جسم دو بعد وجودی انسان است که روح خیر مطلق است که زندانی در شر و قالب تن است؛ بنابراین هر چه به تن مربوط باشد، منفی و مذموم است.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه «تعبیر این گروهها این است که هنر برای ایجاد لذت، باید متوسل به حواس پنجگانه شود» تصریح کرد: این توسل هنر به حس آن را در قلمرو ماده قرار داده و بخش مادی وجود بخشی منفی و ناپسند است؛ پس هنر هم امری ناپسند است؛ در حقیقت هنر خلق انسانی است که در برابر خلق الهی قد علم میکند؛ غالب این دیدگاهها در الهیون مسیحی هستند.
وی اضافه کرد: البته این دیدگاهها در طول تاریخ چندان موفق نبوده و قادر نبودند هنر را از جامعه طرد کنند.
فتوحی با اشاره به دیدگاه مقابل، خاطرنشان کرد: این دیدگاه هنر را خیر اخلاقی میداند چراکه هنر مبتنی بر زیبایی است که زیبایی خود اصل پاکی و کمال است؛ به این ترتیب چون زیبایی در ذات خود حرکت کننده به سمت کمال است، خیر است؛ به این اعتبار هنر در ذات خود زیبایی است.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با اشاره به هنر در دیدگاه فلاسفه، گفت: برخی از گونههای هنر مانند نقاشی و مجسمهسازی بیان کننده هماهنگی در مکان و سکون هستند؛ در حالی که گونه دیگر هنر این هماهنگی را در حرکت نشان میدهد مانند شعر و موسیقی و...؛ تقریبا ادیان مختلف بشری این هنرها را در بخشی از آیین خود داشتهاند.
فتوحی افزود: به اعتبار اینکه هنر در ذات خود هماهنگی و تعادل دارد، هنر امری اعتدالی و خیر به شمار میرود؛ پرسشی که این گروه میپرسند این است که کدام امر زیبا و هنری وجدان آدمی را مشوش میکند.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسي در خصوص تفکیک قلمروهای میان فلاسفه و اهل هنر در خصوص بحث هنر عنوان کرد: مشکلی که عموما در جوامعی مانند جامعه ما وجود دارد این است که ما مرز کمال را از شهوانیات در امر زیبا تشخیص نمیدهیم؛ آیا اینکه ما قدرت تشخیص نداریم باید موجب تعطیلی امر زیبا شود چون این انسان را در برابر تهمت بزرگی قرار میدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه «بسیاری از فلاسفه اعتقاد دارند که ذوق اجتماعی باید توسعه یابد» تاکید کرد: این ذوق جز با هنر ارتقا نخواهد یافت؛ ما نه در نظامهای آموزشی برای ذوق برنامهای داریم و نه در بسیاری از محافل اجتماعی و فرهنگی؛ اگر ذوق اجتماعی گسترش یابد در شناخت امر زیبا به سادگی عمل خواهد کرد.
وی در خصوص جایگاه امر زیبا در بین اهل علم بیان کرد: آن معرفتی که توصیفگر است، دانشمندی و آن معرفتی که به ابداع دست میزند، بینشمندی است؛ در محیط دانشگاهی ما هم دانشمند و هم بینشمند حضور دارد؛ دانشمندان پذیرشگر هستند در حالی که بینشمندان پرسشگر هستند و دانشمندان محافظهکار بوده که همین موجب جلوگیری از ابداع در آنها میشود.
استاد دانشگاه فردوسی ادامه داد: همچنین این افراد جزمپذیر و انعطافناپذیر هستند به طوریکه نظم موجود را پاس میدارند؛ اما بینشمندان که نوآوری میکنند افرادی دارای ذهنی باز بوده و پیوسته در پی تجربهای جدید هستند؛ تمایلات خلاقه و زیباییشناسانه در بین این گروه بیشتر است؛ این صفت اقتضای انعطافپذیری در باورها را به دنبال دارد و پیوسته باورها را به چالش میکشند.
فتوحی اظهار کرد: این مساله در حوزه علوم انسانی کمتر دیده میشود؛ اگر محیط علمی از بینشمندی همراه باشد، وضعیت امروز را نخواهیم داشت؛ امروز بسیاری از حرفهای نو مخالفانی سرسخت دارد؛ وقتی تعداد مخالفان حرف نو زیاد باشد، به معنای آن است که دانشمندی بر بینشمندی غالب است.
وی افزود: غالبا ما از متخصصان بزرگی برخورداریم که بینهایت دانا بوده و به مقامات بالای علمی نیز دست یافتهاند اما نمیتوانند نسبت خود با محیط پیرامون را تشخیص دهند؛ گاهی همین افراد میتوانند به قلمروهای اجرایی و سیاسی وارد شودند اما بازهم فاقد نظر و حکمت هستند.
فتوحی تصریح کرد: دانشگاه ما از این حیث نمره پایینی دارد؛ حکیم در بین دانشگاهیان خیلی کم است؛ حکیم بودن از ویژگیهای نخبگان است ولی عموما امروز اهل علم تبدیل به تولیدکنندگان گزارههایی شدند که احکام خبری را ارایه میدهند.